كارآفريني مفهومي ساده نيست و با وجود بحثهای گستردهای که پیرامون آن انجام گرفته، هنوز هم ارائه یک تعریف جامع و کامل از کارآفرینی امری مشکل است. با این وجود و با بررسی فضای کارآفرینی در ایران و سایر کشورهای جهان ، با مد نظر قرار دادن فعالیتهایی که یک کارآفرین انجام میدهد، میتوان راحتتر به تعریف کارآفرینی رسید.
طبق تعریف رونستات، فرآيند كارآفريني فرآیند ايجاد ثروت است. با تکیه بر این تعریف میتوان گفت كارآفرين فردي است كه يك سازمان مستقل را تأسيس يا نمايندگي آن را كسب میکند. با توجه به معیارهای گوناگون، دستهبندیهای مختلفی برای کارآفرینی ارائه شده است. در ادامه این مقاله قصد داریم یکی از این دستهبندیها را تشریح کرده و با تمرکز بر مفهوم کارآفرینی فردی، تفاوت آن را با انواع دیگر کارآفرینی بررسی نماییم.
جهت مطالعه بیشتر با ما همراه باشید.
انواع کارآفرینی
همانطورکه گفته شد، دستهبندی های گوناگونی برای کار آفرینی مطرح شده که هر کدام بر روی ویژگی خاصی از آن تمرکز دارند. یکی از این دستهبندیها توسط کورنوال و پرلمن انجام شده که کارآفرینی را به 3 دسته تقسیم کرده است :
1. کارآفرینی فردی
کار آفرینی فردی نوعی از کارآفرینی است که در آن یک شخص به صورت مستقل و معمولا با تکیه بر منابع مالی شخصی و همچنین با برخورداری از ویژگیهای شخصیتی نظیر ریسک پذیری، عملگرایی، خلاقیت و … کسب وکار مستقلی را ایجاد کرده و یا با شناسایی فرصتهای مناسب و استفاده از منابع و امکانات موجود، نمایندگی آن کسب و کار را بدست میآورد.
در این نوع کارآفرینی تمرکز بر روی نوآوري، توسعه فرآیند و ایجاد محصولات یا خدمات جدید است تا از آن طریق کسبوکار ایجاد شده توسط فرد مورد نظر، تا رسیدن به موفقیت هدایت شود.
2. کارآفرینی درون سازمانی
کارآفرینی درون سازمانی نوع دیگری از کارآفرینی است که هدف آن به ثمر رساندن یک خلق نوآورانه در درون یک سازمان است. در کارآفرینی درون سازمانی با ایجاد و ابقای فرهنگ کارآفرینانی درون سازمان، محصولات، خدمات، ایدهها و یا فرآیندهای نوآوری شدهای که از قبل وجود داشتهاند، به اجرا درآمده و توسعه مییابند.
با تکیه بر این نوع کارآفرینی، سازمان محیطی را فراهم میسازد تا تمامی اعضا بتوانند در امور کارآفرینی مشارکت موثر داشته باشند.
3. کارآفرینی سازمانی
کارآفرینی سازمانی نوع سوم کارآفرینی است که در آن فرآیند کارآفرینی در داخل یک سازمان و با تکیه بر خصوصیاتی مانند خلاقیت و نوآوری، پشتکار، مسئولیتپذیری، ریسک پذیری و … اجرا میشود و گروهی از افراد به عنوان موتور توسعه کارآفرینی در سازمان فعالیت میکنند.
در حقیقت کارآفرینی سازمانی به معنای تعهد یک سازمان نسبت به ایجاد و مصرف محصولات جدید و فرآیندهای خلاقانه و نوآورانه است.
- تفاوت کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی سازمانی در این است که در کارآفرینی درون سازمانی نوآوری و تحول نشات گرفته از یک فرد خاص در سازمان است. در صورتی که در کارآفرینی سازمانی روحیه کارآفرینی در تمامی اعضای سازمان وجود داشته و همگی در راستای رشد و پیشرفت هرچه بیشتر سازمان تلاش میکنند. البته این ویژگیها میتواند بسته به فضای کارآفرینی در کشورهای مختلف متفاوت باشد.
شباهتها و تفاوتهای کارآفرینی فردی با کارآفرینی سازمانی
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان دریافت که میان کارآفرینی فردی و سازمانی تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. کارآفرینی درون سازمانهای بزرگ دارای مشکلات بسیار بیشتری نسبت به کارآفرینی فردی است. چرا که تصمیم گیری خصوصا تصمیمگیری نوآورانه در آن دارای محدودیتهایی است.
البته این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که این دو مفهوم دارای شباهتهایی نیز میباشند. هر دوی این موارد بر روی نوآوری تمرکز دارد که این نوآوری میتواند در قالب یک محصول، خدمت، فرایند یا شیوه مدیریتی جدید نمود پیدا کند. به علاوه هدف هر دو شیوه ایجاد محصولات یا خدمات با ارزش افزوده بالاست.
هر دو در صدد انجام فعالیتهایی هستند که ریسک بالاتری نسبت به سایر فعالیتها دارند. این ریسک در کارآفرینی فردی متوجه سرمایه و زمان کارآفرین است. در حالی که در کارآفرینی سازمانی با تولید محصولات جدید و نوآورانه، بر روی سرمایه سازمان ریسک انجام میشود.
از جمله تفاوتهای کارآفرینی سازمانی و فردی میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- در کارآفرینی فردی اقدامات انجام شده از جنس اقدامات توسعهای بوده که باعث ایجاد فرآیند یا محصولی جدید میگردد که پیش از این وجود نداشته است. در حالی که در کارآفرینی سازمانی ممکن است محصولات و فرآیندهای جدید ایجاد شوند اما عمده توجه این نوع کارآفرینی به سمت اهداف بازاریابی است. این نوع اهداف معمولا در جهت رفع رکود در سازمان تعریف میشوند. کارآفرینی سازمانی میتواند باعث بهبود رشد و نوآوری در یک شرکت سنتی شده و فرهنگ کارآفرینانه را در سازمانی که در گذشته از سیستم سلسله مراتبی پیروی میکرده، اصلاح نماید.
- رقیب موجود در کارآفرینی فردی ، بازار هدفی است که کارآفرین در آن فعالیت میکند. در واقع مسئولیت اصلی در این نوع کارآفرینی عبور از موانع موجود در بازار در جهت باقی ماندن در دور رقابت است. این در حالی است که در کارآفرینی سازمانی، رقابت اصلی با فرهنگ شرکت انجام میشود. یعنی برای موفقیت کارآفرینی سازمانی، علاوه بر رقابت با بازار، لازم است بر موانع سازمانی نیز غلبه شود.
- تفاوت دیگر در خصوص منابع مالی است. . در کارآفرینی فردی شخص مورد نظر یا از سرمایه شخصی خود در جهت پیشبرد اهداف کارآفرینی استفاده میکند و یا در جهت جذب سرمایه از منابع مختلف سرمایهگذاری تلاش مینماید. اما در مقابل، تامین هزینه در کارآفرینی سازمانی چندان مشکل نیست. چرا که در صورت ایجاد ارتباط موثر با شرکت مادر، واحد کارآفرینی میتواند با دسترسی به خزانه شرکت، سرمایه مورد نیاز خود را تامین نماید. با وجود محدودیت سرمایه شرکت و نیاز به تایید مدیران سطوح بالا، در صورتی که فعالیتهای کارآفرینی هدفمند و سودآور تلقی شوند، کارآفرین سازمانی از سوی شرکت مادر تامین اعتبار میشود
سخن پایانی
با وجود تمامی مزایا و معایب هر یک از انواع کار آفرینی، در نهایت لازم است تا انتخاب حیطه فعالیت با توجه به شرایط موجود جهت کارآفرینی در کشور، ویژگیهای شخصیتی کارآفرین و شرایط بازار انجام گیرد.
البته به دلیل وجود موانع مختلف بر سر راه کارآفرینی سازمانی مانند انتظارات سازماني غيرواقعي یا عدم حمايت سازمان از فعاليتهاي كارآفرينی به خصوص در شرایط حاکم بر فضای کارآفرینی در ایران، بسیاری از کارآفرینان فعالیت مستقل را ترجیح میدهند. به هر روی قبل شروع فعالیت در این حوزه بهتر است مطالعات خود را افزایش دهید تا بتوانید با اطلاعات کافی و مناسب تصمیمگیری تمایید.
جهت مطالعه بیشتر بر روی لینک کلیک کنید.